عدم هماهنگي بين اکثر بازيکنان تيم ها در ابتداي هر تورنمنتي معمولا در باز نشدن بدنها به دليل بدنسازي هاي سخت پيش فصل و همچنين به قولي جفت و جور نشدن بازيکنان قديم با بازيکنان تازه جذب شده در پازل تاکتيکي و سيستمي که سرمربي جديد از آنها استفاده ميکند معمولا در اکثر تيمها در بازيهاي ابتدايي مشترک مي باشد.منتهي در تيم پرسپوليس علاوه بر اين مشکلات عمومي که در بين اکثر تيمها مشترک مي باشد،معضلات عديده ديگري نيز وجود دارد که هيچ کارشناسي نمي تواند آينده اين تيم را به درستي تجزيه و تحليل کند و يا نويد عملکرد بهتري از اين تيم در بازيهاي بعدي براي تماشاگرانش داشته باشد!يکي از معضلات و مشکلات اين تيم تهراني گشاد بودن پيراهن اين تيم بر تن بعضي از بازيکنان جذب شده و به قولي ستاره مي باشد!مديران پرسپوليس فکر مي کردند وقتي بازيکني لقب ملي پوش بودن را يدک مي کشد،پس مي توان آنها را جز ستارگان فوتبال ايران ناميد و به چشم يک بازيکن ممتاز به آنها نگاه کرد.بازيهاي ضعيف پرسپوليس علاوه بر مشکلات ساختاري در سيستمهاي اتخاذ شده توسط سرمربي اين تيم و عدم هماهنگي بين بازيکنان جديد و قديم،داراي معضلی متفاوت که همانا ضعف بازيکناني که بر روي آنها خيلي حساب ميشد ،اما درواقع عملکردي فوق العاده ضعيف و بر عکس آز آنها ديده شد،مي باشد!معضلي که ديگر وقت دادن براي ترميم و يا جبران آنها غير قابل هضم و در حقيقت بازي با افکار عمومي مي باشد!
مع الوصف ؛
در بازي پرسپوليس مقابل،بازيکنان بدون ادعاي گهر زاگرس که مي بايست در زمين خانگي خود از پرسپوليسي ها پذيرائي مي کردند،اما در تهران در مقابل بيش از پنجاه هزار تماشاگر تيم حريف برگزار کردند،نتیجه ی بدست آمد که می توان آنرا یک نتیجه فوق العاده و به قولی،کارستان نامید.تیم لرستانی توانست در یک بازی سخت بیرون از خانه به اولین امتیاز خود در لیگ برتر مقابل ستارگان کهکشانی قرمزها دست پیدا کنند.
تيم گهر زاگرس که در نيمه اول با تک گل اتفاقي کريم بنزي ،از حريف نامدار خود عقب افتاده بودند،در نيمه دوم با استفاده از همان ضعفي که کارشناسان اهل فن از ابتداي فصل به آن اشاره کرده بودند و بزرگترين ضعف تيم پرسپوليس را انجام ندادن بدنسازي خوب پيش فصل عنوان کرده بودند،توانستند از روي ضعف دروازه بان ملي پوش قرمزها گل تساوي را به ثمر برسانند و يک گل زيباي ديگر هم توسط محمد پروين به ثمر برسانند که در کمال ناباوري بر اثر ضعف مشهود داور و کمک وي که رد شدن توپ از خط دروازه را که با چشمهاي غير مسلح هم قابل رويت بود ندیدند توانستند از تيم پر ادعاي تهراني يک تساوي خوب بگيرند.در مورد این گل و اشتباه داوری بابت عدم پذیرش آن می توان اینگونه نوشت؛ تماشاگران داخل ورزشگاه و بينندگان تلويزيوني در صحنه زنده بازي کاملا اين گل را ديدند،جز داور و کمک داوری که باید آنرا می دیدند و تایید می کردند.حق وردی که بعد از یکسال سوت نزدن در یک بازی زنده برای اولین بار بعد از یک سال به این توفیق دست پیدا کرده بود،بدجوری موقعیت داوری خود را در ادامه فصل به خطر انداخت.
نتيجه اخلاقي:توپي که در بازي استقلال از خط دروازه سيد مهدي رحمتي عبور کرد و داور و کمک داور بازي به اشتباه آنرا قبول نکردند،در صحنه هاي آهسته تلويزيوني هم بايد براي تاييد کردن عبور توپ از خط دروازه يک مقدار دقت بيشتري صورت مي گرفت و جاي که توپ به زمين اصابت کرد درست پشت تيرک عمودي قرار گرفته بود و مي شد خطاي ديد کمک داور را با اغماض پذيرفت!اما در صحنه شوت محمد پروين و زمان اصابت توپ به پشت خط دروندروازه پرسپوليس حتي گزارشگر بازي در صحنه زنده،آنرا گل اعلام کرد و تمامي تماشاگران اين بازي در همان صحنه اول به گل شدن شوت زيباي محمد پروين معتقد بودند!
نتيجه غير اخلاقي:وقتي امير قلعه نويي با تيم مس کرمان استقلال را شکست داد و آخر بازي مشتان خود را گره کرد،کلي براي اين سرمربي استقلالي حرف درآوردند که به تيم محبوبش تعصب ندارد و ....
اما وقتي علي دايي در فصل قبل در زمان گلهاي که تيمش (راه آهن)به پرسپوليس ميزد،بالا و پايين مي پريد و دستانش را هر دو گره کرده بالا مي برد،هيچ کارشناس و يا هواداراي وي را وارد دستگاه تعصب سنجي خود نکردند تا از ميزان عشق و علاقه وي به تيم سابقش پي ببرند!در بازي سوم پرسپوليس در ليگ دوازدهم نيز وقتي داور بازي گل مسلم محمد پروين را نپذيرفت،وقتي دوربين هاي تلويزيوني صورت پسر اسطوره قرمزها را نشان مي داد،کاملا مشخص بود که چقدر از نپذيرفتن اين گل ناراحت شده!(محمد پروين فقط از ريختن اشکهايش جلوگيري ميکرد و گرنه ......!)
ادامه مطلب |